این به پایان آمدن از اون به پایان آمدن نیست و خونسردی خوتون رو حفظ کنید و دنباله این پست رو مطالعه فرمایید :)
چالش میز که احتمالا همه باهاش آشنایی دارید ، قرار بود امروز تمام بشه که تمام هم میشه ، و قصد تمدید اونو ندارم واقعا ! (چند روزه احساس میکنم ممکنه با این همه بازدید بیان بلاگم رو ببنده)، که واقعا اصلا خودم فکر نمی کردم این برنامه اینقدر گل کنه و پر طرفدار بشه ، از تک تک دوستانی که لطف کردند شرکت کردند تشکر میکنم. در ضمن باید تشکر ویژه کنم از گندم بانوی عزیز برای راه اندازی بلاگ رای گیری (بیشتر توضیح میدم) و بیست و دوم فوریه برای هم فکری در خصوص ایجاد روال ها و پرتقال دیوانه برای ویراستاری و دقت خوبش.
انتخاب برترین:
قرار بود بعد از تمام شدن زمان شرکت در برنامه یک سیستم نظر سنجی و انتخاب میز برتر از دیدگاه خوانندگان داشته باشیم ، که با همفکری های صورت گرفته ، و این که هر خواننده چند حق رای داشته باشه آخه بعضی از میزا اینقدر گوگولین که اصلا آدم نمیتونه بهش رای نده ، قرار بر این شد که یک بلاگ به صورت موازی ساخته بشه (که زحمت ساختش با گندم بانو بود)، هر میز یک پست مجزا داشته باشه ، و هر کسی از هر میزی خوشش بیاد بتونه اونو لایک کنه ، و تعداد لایک که تا پایان مدت رای گیری به صورت مخفی نگه داشته میشه مشخص کننده میز برتر ما خواهد بود. البته این سیستم بی نقص نیست ، ولی با امکانات موجود منطقی ترین راه حل به نظر میرسه ، اگر نظری در این خصوص دارید خوشحال میشم کمک کنید.
در ضمن میز این جانب فارغ از داغون بودن ، قابل رای نیست (دیگه همینمون مونده انگ تقلب بهمون بچسبونن).
زمان رای گیری:
رای گیری ، فردا حدود ساعت 12:00 شروع شده و تا 48 ساعت ادامه خواهد داشت.
آدرس بلاگ رای گیری و جزئیات آن فردا اعلام می شود.
ضوابط :
شرکت کننده ها مجاز هستند با ذکر نام و آدرس برنامه ، برای خود تبلیغ نموده و کسب امتیاز نمایند.
هر شخص مجاز هست به هر تعداد از میز که تمایل داشت ، رای دهد.
تقدیم یادبود:
قرار است بعد از انتخاب میز برتر ، به شرکت کننده برتر ، یک جلد کتاب تقدیم گردد ، با توجه به سعی یک آشنا در مخفی نگه داشتن هویت خود ، راه های زیر برای تسلیم یک جلد کتاب وجود دارد.
1 - خرید کتاب به صورت آنلاین (نیاز به آدرس دریافت کننده هست)
2 - خرید کتاب از نرم افزار طاقچه (کمک به محیط زیست ، کتاب غیر کاغذی)
3 - خرید کتاب صوتی از نوار
شرکت کننده میتواند با انتخاب یکی از راه ها پیشنهادی ، هدیه خود را دریافت نماید ، البته قابل ذکر است که از راه های دیگر به شرطی استقبال می شود که باعث فاش شدن هویت یک آشنا نشود.
با تشکر مجدد از همه دوستان که در این برنامه یک آشنا را یاری نمودند.
+ بعد نوشت : تمام شدن زمان برنامه به معنی این نیست که نمیتونید عکس میز خودتون رو به اشتراک بذارید ، بلکه به این معنی است که در رای گیری شرکت داده نمی شوید.
این اتفاق دیروز برای من افتاد و در راستای پست دوستان که میگفتن و میگن کار نیست منتشرش میکنم، البته اتفاقات جالبی هم بین مکالمات افتاد که شاید آموزنده باشه.
دیروز مدیر طراحی یکی از شرکت های بزرگ تولیدی لوازم خانگی زنگ زده بود:
- الو ، یک آشنا
+ بله یک آشنا هستم ، شما ؟
- شماره شما رو از خانم .... گرفتم، خیلی از شما تعریف میکردند
+ بله ، بله - خانم .... خیلی به من لطف دارند ، بفرمایید
- ما برای تکمیل کادر طراحی خط تولید نیاز به یک طراح الکترونیک با تجربه داریم ، وقتی که از خانم .... پیگیری کردیم ، شما رو معرفی کردند
{من دنبال کار کردن برای دیگران نیستم ولی دوست داشتم وانمود کنم ببینم شرایط کاری حال حاظر چطور هست}
+ بله ، خواهش میکنم ، شما از کدام گروه تولیدی هستید ؟
- شرکت .... (یه شرکت بزرگ داخلی رو فرض کنید مثل پاناسونیک یا اسنوا یا .... )
+ بسیار عالی ، بفرمایید من در خدمت هستم
- خوب شما مدرک AVR یا ARM دارید ، یا مدرک فنی حرفه ای ؟
+ خیر من این مدارک رو ندارم ،متاسفانه {هر چه را آموخته ام خودآموزی بوده و کلاسی شرکت نکرده ام و هیج مدرکی ندارم}
- خوب قبلا سابقه کار با AVR دارید ؟
+ بله قبلا قبل از آمدن ARM با آن کار می کرده ام
- پس که اینطور ، در کار کردن با AVR حرفه ای هستید ؟
{همیشه این سوال که حرفه ای هستید در نظرم مسخره جلوه میکنید ، چه کسی میتواند حرفه ای باشد ؟،همیشه یکی هست که بهتر از ما بلد باشه ، پس هیچوقت هیچکس نباید ادعای حرفه ای بودن داشته باید. حرفه ای در مقابل چه و یا که ، پس اینطور جواب میدهم}
+ اوم - تا حدود زیادی با آن کار کرده ام ، منظور شما از حرفه ای چیست ، شما چه نیازی دارید ؟
- خوب منظور ما این است که با پرفال های مختلف آن آشنایی داشته باشید و بتواند برنامه هایی مثل کنترل ماشین لباس شویی و یخچال و.... رو انجام بدهید.
+ بله تا این اندازه کار کرده ام و فکر نمیکنم مشکلی وجود داشته باشد ، ببخشید ساعت کاری مجموعه شما به چه صورت هست ؟
- 7 کارت ورود میزنید و 4 خروج ، شما با پروتل کار کرده اید و میتواند با آن PCB طراحی کنید ؟
+ بله قبلا کار کرده ام ، میزان حقوقی که برای موقعیت شغلی مد نظرتان هست چقدر است ؟
- خیلی خوب ، میزان دریافتی به مدرک تحصیلی شما و تسلط شما به کار بستگی دارد ولی برای لیسانس ما مبلغ 1.5 میلیون در نظر داریم.
{تا اینجا ابتکار عمل با اون بود و سوال می پرسید ، از این پس باید رویه برعکس میشد و ابتکار عمل رو به دست بگیرم}
+ 1.5 که مبلغ خیلی کمی است ، مخصوصا برای کار طراحی ، اگر مدرک ارشد با بالاترین تسلط بر روی کار پیدا کنید ، باز همون قدر حقوق میدهید ؟
- خوب نه ، 2 میلیون هم میپردازیم ، میشه شما سابقه کارهای قبلیتون رو بگید
{این سوالی بود که اول باید می پرسید خخخخ}
- خوب من کارشناسی ارشد فلان دانشگاه هستم ، با n سال سابقه طراحی با پردازنده های ARM ، طراحی سیستم با استاندارد صنعتی بین المللی، دارای سابقه طراحی برای شرکت های نفتی بین المللی و سیستم های پروازی ، طراحی Safe RTOS و طراحی سیستم های پزشکی و نظامی و دارای تاییده سازمان پژوهش های فضایی و.......
در حال حاضر من n برابر حقوق شما دریافتی دارم تقریبا ، و چرا باید برای شما کار کنم ؟
{حالا اونه که باید نظر من رو جلب کنه ها ها ها}
+ خوب توی شرکت ما ، فردی با قابلیت های شما بعد از یک سال ، و پیدا کردن سابقه حقوقی معادل 5 میلیون خواهد داشت ، با کار کردن در مجموعه ما شما داری رزومه خوبی خواهید شد ، هر جا که برید و بگید مثلا فلان لباس شویی رو من طراحی کردم حتما خواهند شناخت و ما کارشناس های طراحی رو هر ساله به دوره های خارجی اعزام می کنیم و......
- خوب من به اندازه کافی رزومه کاری دارم و نیازی به رزومه جدید ندارم ، و از کاری که هم اکنون انجام میدم راضی هستم ، اگر شخصی برای کار سراغ گرفت شماره شما رو خواهم داد به ایشاان ، البته اگر تمایل داشته باشید!
+ نه ما دنبال هر کسی نیستیم ، برای شما امکان پیوستن به مجموعه نیست ، حتی پاره وقت ؟
- نه متاسفانه ، من در حالت معمول با کمبود وقت مواجه هستم :(
* وقتی از برای استخدام یک نفر باهاش تماس میگیرد از پرسیدن سوالات مسخره ای مثل حرفه ای هستید یا سابقه کار دارید شدیدا پرهیز کنید ، چون ممکنه با اینچنین جوابی مواجه بشید.
* اگر دنبال کار هستید در هر شرایطی خونسردی خودتون رو حفظ کنید و برای خودتون شخصیت قائل باشید و نگذارید نیاز به کار باعث بشه اجازه بدید دیگران شخصیتتون رو زیر سوال ببرن.
به درجه ای از روانیت رسیدم که یک گیگ نرم افزاری رو دانلود میکنم و بعد نصب وقتی میفهمم کلوز سورس هستش ، پاکش میکنم :/
یه جورایی احساس امنیت نمیکنم وقتی از نرم افزاری استفاده میکنم که نمی دونم توش چه اتفاقی داره می افته ، نه این که بدونم واقعا تمام نرم افزار هایی که استفاده میکنم توشون چی میگذره ، ولی حداقل این امید وجود داره که اگر روزی خواستم بفهمم ، سورسش در دسترس باشه.
جدیدا هر نرم افزاری رو میخوام استفاده کنم از سورس نصبش کنیم (یعنی سورس رو میگیرم کامپایل میکنم و خروجی رو استفاده میکنم ) نه این که آمادش وجود نداشته باشه ، هست ولی از کجا معلوم اونی که کامپایل کرده از اصل سورس استفاده کرده باشه.
احساس میکنم دارم در این زمینه دچار یه وسواس ذهنی میشم :/ ، به سرم زده دنیای لینوکس رو رها کنم برم سمت جهان BSD.
BSD ها دارای امنیت و پایداری خیلی زیادی هستن برای مثال در وبگاه رسمی OpenBSD، شعاری در مورد رکورد امنیتی OpenBSD به نمایش گذاشته شدهاست. «پنج سال بدون حتی یک حفرهٔ امنیتی راه دور در نصب پیشفرض!» در سال 2002 یک حفرهٔ امنیتی در اوپناساساچ پیدا شد. که کلا دو حفره امنیتی شناسایی شده براش هست.
+ در مورد مزایای اپن سورس در این لینک بیشتر بخوانید.
++ جای نگار سرور روان خیلی خالیه ، کسی ازش خبر داره ؟ (امیدوارم که حالش خوب باشه)
در رادیو استیشن خود به دنبال فرکانس آدم فضایی ها بودیم که یک باره کد رمزی از رادیو بلاگیها دریافت نمودیم ، بعد از تنظیم فرکانس ، مشاهده نمودیم که بله ما نیز از سوژه شدگانیم.
بسیار تشکر میکنم از تیم رادیو یلاگیها و براشون آرزوی موفقیت دارم ^_^
+ اصلا انتظارش رو نداشتم و سوپرایز شدم :)
نیچه تو کتاب می خوانی ؟
- خیر ، نمی خوانم
برای همین است که ابلهی ، مگر نشنیده ای که شارل دو مونتسکیو گفته است "باید زیاد مطالعه کنید تا بدانید که هیچ نمی دانید"
- انسان ها سخت در اشتباه بوده اند ، آن جام کجاست ، تا سر کشم یک باره تمام تلخی وجودم را ؟
آنجاست روی میز ، کنار پنجره ، جوابم را ندادی ، چگونه چگونه احمقی بی مطالعه فیلسوف می شود ؟
- خیلی ساده است ، من فقط به شوپنهاور گوش دادم که می گفت "هوش واستعداد خود را پرورش ده ولی نه از راه مطالعه صرف بلکه به وسیله تفکر توام با عمل تمایل اکثر فضلا به مطالعه شبیه تلمبه است خالی بودن مغزها ی خودشان موجب می شود که افکارمردم دیگر را به سوی خود بکشند هر کس زیاد مطالعه کند بتدریج قدرت تفکر را از دست می دهد." و من نیز زیاد مطالعه نکردم؛ تازه دم است ؟
آری - ولی این شوپنهاور دیوانه است ، چگونه به او گوش سپرده ای ، مگر خود او نگفته است که "کتابخانه تنها یادبود مطمئن و ماندگار نوع بشر است." ، پس چطور مطالفه را اینگونه سخیف می نمایاند؟
- او نیز مثل من دشمن خویش است ، آه کتابی را چه سود اگر ما را فراسوی همه کتاب ها نبرد ؟ ، این چه بود ! چه تلخ است
از کدام ظرف نوشیدی ؟
- همان که تلخ است
احمق تو همان دیوانه ای،
No Habrá Nadie en el Mundo
کلی پست نوشتم ، فایل هاش اپلود نمیشه تو باکس بیان ، نمیشه پست رو هم بدون عکس بفرستم :/
بیان این بار اولت نیست ها !
[به شکل مسخره ای عصبانی - نکنه شوخی دلت میخواد]