۱۶۷ مطلب با موضوع «روزمرگی ها» ثبت شده است

pain

راه خلاصی از افکار دیوانه کننده

درد کشیدن است

درد میکشم!!!!

یک آشنا

۹۴/۱۰/۲۶ ۹ نظر ۲
یک آشنا

خیزش ققنوس وار

تقریبا میشه گفت مثل ققنونس از خاکستر خودم دوباره متولد شدم !


قضیه از این قراره که حدود 5 روز بیش ، ژوپیتر{کامپیوترم} عزیزم ، زمین گیر شد ، دیگه نه لینوکسم بوت می شد نه ویندوز ، تمام شواهد حکایت از به فنا رفتن هارد داشت !

کلی پروژه داشتم که واقعا اگر از دستشون میدادم نابود می شدم ، بهتره بگم از رو کرده خاکی محو می شدم ، به بک آپ هایی که گرفته بودم مراجعه کردم ، تقریبا مربوط میشه شروع تازه پروژه IMU ، نمیتونم بگم چه حال بدی داشتم :/

آخرین پروژه ، واقعا در معرض خطر بود ، برای این که عمق فاجعه مشخص بشه اینطور بگم پروژه مروبط میشه به پیدا کردن مختصات در فضا ، مثلا یه ساعت میبندی رو دستت ، بعد بودن استفاده از موقعیت یاب (GPS) میتونیم مسیر حرکت شما رو مشحص کنیم ، یا این که مثلا بسته میشه رو یه کواد (پرنده چهار پروانه ای) و وضعیت تعلق اونو بهتون میده ، همینقدر کافیه بگم کلی معادلات ریاضی از انتگرال گیری و فیلتر های پیش گو و.... توش استفاده شده که اصلا باز طراحی اون ممکن نیست.

از اونجایی هم که به این شرکت های ریکاوری اطلاعات اصلا اعتماد ندارم {یه بار بیچارم کردن} خودم دست به کار شدم و به هزار شکل مختلف و با استفاده از نرم افزاری مختلف تونستم آخر اطلاعات حساس رو نجات بدم و نفس راحتی بکشم. خطر از بیخ گوشم گذشت.


یه نگاهی به ژوپیتر انداختم ، دیدم که پیر شده و دیگه دووم نمی آره ، به فکر خرید سیستم جدید افتادم ، و این شد اول بیچارگی !

اولین قدم انتخاب یه پردازنده بسیار قدرتمند بود که حداقل جواب کارای پردازشی نیمه سنگین رو بده ، یا بررسی های زیاد پردازنده Xeon E5-2699 رو انتخاب کردم یه پردازنده 18 هسته ای با 45 مگابایت کش (پردازنده Core i7 فقط 4 تا هسته داره) هست خوب برای شروع بد نبود ، تا اینجا شد 7 میلیون تومان پردازنده مرکزی :)

خوب این پردازنده باید یه مقدار در خوردی رم داشته باشه دیگه ، اگر نه بهش برمیخوره و قهر میکنه ، به دلیل کمبود بودجه قید 64 گیگ رم رو زدم و به 32 گیگ رم اکتفا کردم ، که دوتا رم 16 گیگ با باس 3000 {باس رم های معمولی 1600 هستند}  خرداری کردم به 2 میلیون تومان تا اینجا شد 9 میلیون :|

خوب حالا مهم ترین قضیه خرید یه مادر برد هست که اگر این امکانت رو بهش نشون بدیم ، قاطی نکنه و ناراحت نشه و استقبال کنه :) ، برای همین مادربرد X99 شرکت MSI رو استفاده کردم که معروف هستن به GOD LINK ، فکر کنم منظورشون اینه که به خدا وصل این مادربرد. حدود 2 تومن هم این شد ، که به علاوه 3 تومن دیگه مخلفات از قبیل کیس و پاور و کارت گرافیک و..... 14 تومن کامپیوتر جدیدم به نام Black Dragon متولد شد.

نمایی از تسک منیجر :

{برای نمایش در ابعاد بزرگتر بر روی عکس کلیک کنید}

اولین دست آوردش این بود که ویندوز در 20 ثانیه نصب شد :)))

موقع بودت هم تا ویندوز بالا بیاد فقط 2 ثانیه طول میکشه

نصب فوتوشاب 5 ثانیه طول کشید ! باز شدندش کمتر از یک ثانیه :)


+ نظر شما بفروشم ماشین بخرم ؟ :/ ، خوب بابا ابزار کارمه دیگه

۹۴/۱۰/۲۵ ۱۸ نظر ۶
یک آشنا

صحبت با آدم فضایی ها {واقعی}

آدم فضایی که حتما قرار نیست Aliens ها یا کله خاکستری ها باشن ، آدمی که تو فضا هست هم میشه آدم فضایی ، پریروز طی برنامه ریزی هایی که انجام داده بودم و گوش به زنگ بودن هایی طولانی دقیقا در تاریخ 04-01-2016 ، در حدود ساعت 10 صبح که ایستگاه فضایی بین المللی تو مدار ایران قرار گرفت ، موفق به برقراری ارتباط با آدم فضایی با کلید شناسایی IK1SLD { هر رادیو آماتور یه کد شناسایی منحصر به فرد داره } شدم که البته تو فایل صوتی که قرار میدیم هست .

قضیه از این قراره که ناسا برای این که این آدم فضایی ها حصولشون سر نره یه رادیو آماتوری در باند 145.8 مگاهرتز با مدلاسیون FM بر روی ایستگاه فضایی نصب کرده که اونا می تونن با آدم هایی مشتاقی که رو زمین هستن صحبت کنن و سوالات خودشون رو بپرسن و جواب بگیرن این برنامه تو قالب ARISS هم برای مدارس سراسر جهان وجود داره. 


مطابق عکس تو تاریخ و ساعت مذکور ، استگاه فضایی بر فراز ایران هست و میشه ارتباط رو برقرار کرد. برای مشاهده موقعیت کنونی ایستگاه میتونید به این نشانی بروید.


+ ببخشید چند روزه درگیر این کارها هستم و حسابی سرم شلوغه .

+ صدای خودم رو از مکالمه حذف کردم :)

+ ببخشید پست یکم گسیخته است ، از هیجان زیاده :/


حجم : 500 کیلوبایت

۹۴/۱۰/۱۶ ۲۹ نظر ۹
یک آشنا

برداشت آزاد

۹۴/۱۰/۱۲ ۱۱ نظر ۶
یک آشنا

i'm So tired


خسته ام ، بسیار خسته

ذهنم خسته است ، سکوت کرده و هیچی نمیگه :( 

دلم میخواد تو پارک رو نیمکت بشینم و اینقدر بی فکر باشم که از سرما به خودم بلرزم


۹۴/۱۰/۱۱ ۱۶ نظر ۶
یک آشنا

Over Thinking


در ساعت 4 صبح

دقیقا ساعت 4 صبح 

دچار Over Thinking  می شویم


۹۴/۱۰/۰۵ ۱۸ نظر ۰
یک آشنا

آشنای هنرمند

{برای نمایش با ابعاد بزرگتر بر روی عکس کلیک کنید}

هنر دست یک آشنا 

+ حالا هی بگید یک آشنا بی هنر است 

+ حسادت های شما پذیرفته می شود.


+طی درخواست های زیاد دوستان در خصوص چگونگی ساخت این تیکه رو الان اضافه کردم:

هیچ گونه رنگی به کار نرفته است ، هنرش خلاقانه است و نمیدونم اسمی داره واسه خودش یا نه ، متریال مورد استفاده - یه ورق فویل آلمینیوم و مقداری قیر {ماده ای نفتی}

مراحل کار ، اول طرح رو روی فویل نقاشی میکنیم ، بعد طرح رو نقش برجسته میکنیم ، هرکجا که میخوایم رنگش تیره تر باشه ، عمیقترش میکنیم - بعد طرح رو قیر اندود میکنیم جاهایی هم که لازم باشه میشه با نفت کم رنگ تر کرد و یا پاک کرد. به همین سادگی و قشنگی :))

۹۴/۱۰/۰۳ ۲۳ نظر ۰
یک آشنا

باز ، بازطراحی

امروز کنجکاو شدم و به قسمت آمار بلاگ یه سری زدم و یه چیزی نظرم رو به خودش جلب کرد !



بله - همین نمودار بود که توجه ام رو جلب کرد ، 30 درصد از بازدید های بلاگ ، از طریق اندروید و احتمالا گوشی های اندرویدی انجام میشه ! ، ولی متاسفانه قالب های بلاگ با این قضیه هم خوانی ندارند. یعنی احتمالا برای مشاهده مطالب احتمالا باید نوشته ها رو یا با فونت کوچک بخونید یا این که مدام از سمت چپ به سمت راست ، حرکت کنید تا بتونید مطلبی رو به صورت کامل بخونید .


خوب من که قبلا یکم با CSS آشنا شده بودم { این پست } در صدد رفع این مشکل بر اومدم ؛ که به لطف گوگل و البته مرورگر فایرفاکس نسخه توصعه دهنده این بار هم موفق شدم از پسش بر بیام !! نتیجه تو عکس های زیر قابل مشاهده هست.


این وبلاگم رو گوشی خودم بعد از اعمال تغییرات


اینم برای کیفیت 320 در 480 عمودی


اینم برای 320 در 480 افقی


البته تمام کیفیت های مختلف رو آزمایش کردم ، چیدمان قابل قبول بود و البته خوانا.

+اگر در مشاهد وبلاگ مشکلی داشتید حتما اطلاع دهید تا برطرفش کنم {به هر حال من که حرفه ای نیستم و احتمال خطا میره}

۹۴/۰۹/۲۴ ۱۷ نظر ۰
یک آشنا

انصافانه است ...

وقتی سرده و دم غروبه
وقتی دلت گرفته و میخوای با کسی حرف بزنی
انصافانه است پرت کردن از رادیواکتیویته
            تشعشع داری و باید تنها باشی

وقتی داغونی و حالت خوب نیست
            انصافانه است که باید بگی سرماخوردم و واگیر داره

وقتی تو اتاق لامپا رو خاموش میکنی که مثلا میخوابی
            انصافانه است که نتونی بلند گریه کنی

وقتی صدا می زنن؛ بیا سوپ بخور ، برات خوبه
            انصافانه است که بگی قرص خوردم و خوابم می آد
انصافانه است که بغض کنی و صدات در نیاد
اصافانه  است که که هیچی نگی و سرماخورده بمونی تا دل کسی نلزه
انصافانه است که اشکات به جای آغوش گرم ، رو کیبرد سرد بچکه !!!
انصافانه است ...
۹۴/۰۹/۱۴ ۰
یک آشنا

باز طراحی

قالب تقریبا قبلی وبلاگ یه سری مشکلات داشت ، مثلا این که تو مرورگر فایرفاکس نوشته ها خوانا نبود ، این که آواتار دوستان توی کامنت ها نمایش داده نمی شد.

پلاک هفت هم هی پست های خوب و قشنگ در مورد دیزاین و مسایل مروبطه می گذاره ، خلاصه امروز ترغیب شدم این کار رو هم یه امتحانی بکنم ، اولین کاری که باید بکنید اینه که یاد بگیرد معنی این خط های درهم و برهم تو قسمت قالب بلاگ چی هست و چکار میکنه !

مام که کلا از مرحله پرت ، پس برای یادگیری یه سایت عالی نیاز بود که پیداش کردم :



بعد از یاد گیری این خطوط در هم و برهم ، باید اون تغییراتی رو که میخواستم تو بلاگم بدم ، قبل از اعمال نهایی تست کنم ، از اونجایی که مبتدی هستم ، هی باید با سعی و خطا به نتیجه مطلوب می رسیدم ؛ برای همین به پیشنهاد دوستان از فایرفاکس نسخه توصعه دهنده استفاده کردم:



بعد از ساعت ها مطالعه و ممارست ، بلاخره موفق شدم مشکلات زیر رو برطرف کنم :
  1. عدم نمایش صحیح نوشته ها در مرورگر فایرفاکس
  2. رفع مشکل عدم نمایش آواتار در قسمت نظرات
  3. اضافه کردن لینک نظر دهنده به آواتار مربوطه
  4. تغییر رنگ نظر پاسخ برای خوانا تر شدن آن
  5. اضافه کردن جلوه نمایشی به آواتار نظر دهندگان

خلاصه قسمت نظرات رو کلا متحول کردم - باید که همین بلا رو به سر دیگر قسمت ها بیارم :-)

نظرات همچین چیزی بود :


که به همچین چیزی تبدیل شد :


۹۴/۰۹/۱۱ ۸ نظر ۰
یک آشنا