یه جایی ، یه روزی ، جلو یه کسی ، وقتی به خودت میآیی و چشماتو باز میکنی و شوکه میشی از این که آدم نیستی ! اینقدر منطقی شدی که حرفات همه رو میرنجونه!
- فلانی گفته که کارم خیلی خوبه
+ هه ، فلانی به فکر خودشه و میخواد از دستت نده
- یعنی میخوای بگی کارم اینقدر بده ؟
+ نه نه ....
احساست رو خاموش کردی و داری تو این سرمای منطق یخ میزنی ! آخرین کبریت احساس رو می کشی بارون میشه و تمام هیزم ها رو خیس میکنه ! اینقدر کبریت رو تو دستت نگه میداری تا دیگه نتونی تحملش کنی و خاموش میشه!
هاج و واج می مونی که از این حجم حماقت چکار کنم ! از خودت میپرسی واقعا کجای زندگیش هستم ، اصلا تو زندگیش هستم ؟
حرفایی که میزنه مثل تیر خلاص می مونه ! کم کم باور میکنی که مردی و سنگینی لحد رو سینت حس میکنی ، دمت رو باز دم نمیکنی به امید این که تمام بشه!
ولی هیچوقت تمام نمیشه ، هر وقت چشمام رو باز میکنم همون احمقیم که هستم !
مدام از خودم می پرسم ،
کجای زندگیشم ؟
معنی حرفش همین بود ، بود و نبودم ...
کجای زندگیمم !
+ در این سرما یخ خواهم زد مثل دخترک کبریت فروشی که کبریت هایش خیس شده است :|
یکی از دوستای خوب بلاگی یه پست گذاشته بود که پرت کرد منو به قبل سال 2000 !
سال هایی که آخرین تکنولوژی ویندوز 98 بود و میلینیوم ! ته سرعت دانلود هم 56k بود ، سال هایی که همه فکر می کردن سال 2000 قراره دنیا تمام بشه و کامپیوتر ها قاطی کنه چون تاریخ به صورت دو رقمی نمایش داده میشد خخخخخخ
شاید اصلا اسم کارت گرافیک ترایدنت 9750 رو هم نشنیده باشید گرافیکی که 4 مگابایت حافظه داشت و اولین بازی رو تونستیم روش اجرا کنیم (پرنس آو پرشیا) یا نرم افزار jet Audio رو به خاطر نداشته باشید اون موقه که شکل ضبط های کلاسیک بود و ته پخش کننده فایل های صوتی و تصویری بود. بله دنیا اینطوری برای ما شروع می شد ، زمانی که هارد 20 گیگ اخر حجم ذخیره سازی محصوب می شد ، روزگارانی که CD آخرین تکنولوژی روز دنیا بود.
داشتم فکر میکردم از اون روزگاران ، کدوم گروه های موسیقی رو یادم مونده و چه کلیپ هایی که ازشون ندیدم !
مثل modern talking ، backstreet boys , madonna , enrique iglesias , Aqua , ......
یکی از آهنگ های قدیمی که خیلی دوستش داشتم :/
+ هی روزگاران آخ که پیر شدم
بعد از مدت ها احساس خاصی دارم ، احساس از نوع آزادی !
آزادی از خودم ، مسئولیت و هر کوفت دیگه ای که میخواد اسمش باشه ، با وجود تمام کار هایی که هوار شدن سرم ، ولی خسته شدم ، همه رو رها کردم ، از صبح دارم با خودم تکرار میکنم گور بابای همشون ، آخرش که چی ، نتونستم همین شرایط حفظ کنم و ساعت 12 رفتم سر کارا ولی 4 دوباره دست کشیم ، مثل این که بخوام یک هفته آینده رو خودم رو زندانی کنم توی خونه جوری که حتی نور آفتاب رو هم نبینم چه برسه که بخوام با آدما سر و کله بزنم یا حتی ریختشون رو ببینم ، نه این که مشکل از اونا باشه ، قطعا مشکل از منه ! آدم باید گاهی وا بده ، رها کنه ، فرار کنه :/
بگذریم ، فعلا در حال فرار از خود واقعیم هستم و بهترین جایی که میشناسم برای مدتی خودم نبودن ، همین جاست کنار شما دوستان عزیزم.
حرف برای گفتن زیاد دارم و نمیدونم اصلا باید بگم یا نه ! ، ولی چیزی که مسلمه ، اینه که دوست دارم شدیدا حرف بزنم به اندازه یک سال نوری حرف بزنم حالا اگر نوری هم نشد ، صوتی لااقل یا حتی یک سال یه مورچه ، یه زمانی که بتونم حرف بزنم خوب میشم ، معمولا آدم پر حرفی نیستم ولی همیشه برای هر چیزی یک اولین باری وجود داره.
رانندگی :
دیدین چقدر آقایون رانندگی خانوما رو دست میندازند ؟ ، یه راننده خانوم چقدر باید صدای نا هنجار بوق کوفتی ماشین های پشت سرش رو بشنوه ؟ ، یکی نیست بگه خوب روانی با این صدای بود مایکل شوماخر هم هنگ میکنه و ریست میشه و از نو میخواد بیاد بالا ، یا این که آیا واقعا یکی نیست بگه آقایون محترم شاید اون خانوم به هزار و یک دلیل که بر شما پوشیده است کفش پاشنه بلند پوشیده باشه ، لطفا یک بار با کفش پاشنه بلند رانندگی کنید تا بفهمید چی میگم ، به اندازه دو ثانیه صبر کردن و بوق نزدن مشکل خود به خود حل میشه !
فقط عادت کردیم که بگیم خانوما راننده های خوبی نیستن ، آیا خود شما با عنوان یک آقا ، شاهد رانندگی ناشیانه یک آقا نبوده اید ؟ ، چرا اونا اشکالی نداره ؟ اما وای به روزی که راننده ماشین جلویی خانوم باشه ، حتی اگر خانوم شوماخر باشه ، بازم یه مزخرفی داری که بگی آره :|
یه پیشنهاد دارم ، خودم فرصت و وقتش رو ندارم ولی اگر ساخته شد ، اولیش رو خودم میخرم ، پیشنهادم اینه که یه چیزی مثل تابلو led همینایی که جلو درب مغازه ها میزنن و کلی تبلیغ توش رد میشه ، یکی کوچیکش رو بزنه و متن های درخور شخصیت های مختلف توش بزنه ، که راننده بتونه با یه دکمه متن مورد نظرش رو انتخاب کنه ، بعد اینو نصب کنیم شیشه عقب ماشین ، گاهی خیلی لازم میشه آدم بخواد یه حرفی به راننده ماشین پشتی بزنه
یه پیشنهاد دیگه هم دارم که اونم خیلی کاربردی هست ، مخصوصا برای وقتی که راننده پشتی نور بالا میزنه ، مثل بیشعور ها و هی نزدیک میشه و شما جلوتو نمیتونی ببینی ! پیشنهادم اینه که یه لامپ هایی مثل فلاش های عکاسی هست ، ولی خیلی قویتر آدم بتونه عقب ماشین نصب کنه ، در واقعی خیلی بدرد میخوره ، همین که 10 میلی ثانیه هم باشه کفایت میکنه !
اینو یادم رفت بگم ، خوب لامصب ، ماشین خراب میشه ، چه ربطی به راننده خانوم داره ؟ آیا اصلا امکان داره ساله رو جنسیتی نکنید ؟ تو هر زمینه ای ؟
جزیره های بی درخت
اگر علم در دو صفحه اول کتابی باشد ، و ان کتاب در دست مردمان باشد ، تنها قومی که به آن دست نمی یابند ، اقوام ایرانی هستند !
تعجب نکنید ، فکر میکنم اصل روایت باید اینچنین بوده باشد؛ و بعد ها در تاریخ دست برده اند و تحرفش کرده اند ؛ خوشبختانه در جامعه ای زندگی میکنم که به لحاظ وجود مهندس و دکتر ، چیزی کم نداریم ، و تنها چیزی که جامعه را تهدید میکند ، مساله بی کاری است ، همه دانا و همه چیز دان هستند و مشکل از ارگان های دولتی است که توان ایجاد اشتغال مفید را ندارد. شغلی که آدم صبح برود تا ظهر چرت بزند و اخر سر هم یک آب باریکه ای باشد کفاف زندگی را نمی دهد. زندگی ما مثل آدم می ماند که در جزیره ای دور افتاده و خالی از سکنه گیر افتاده و تنها درخت موجود را قطع کرده که تا با آن آتشی سازد و ماهی مرده ای که به ساحل رسیده است را کباب کند. و بعد از آن روز ها در ساحل به انتظار ماهی مرده ای دیگر باشد که اگر کباب هم شده باشد دیگه چه بهتر.
بیکاری و بیگاری
چند وقتی هست که به همراه دوستان یک کسب و کار اینترنتی رو پایه ریزی کردیم و شروع به کار کردیم ، خوب اولین مساله توی شروع یه کسب و کار تامین نیروی انسانی مجرب است ، خیلی جاها آگهی کردیم و از خیلی ها پرسو جو کردیم ، بعد به نتیجه حیرت آوری رسیدم که واقعا دیدگاهم رو عوض کرد ،
بیکاری ریشه کن شده است و هیچ بیکاری وجود ندارد ! چرا که با کلی تلاش هنوز موفق به جذب نیروی انسانی کافی نشده ایم ! کیه که میگه کار نیست ، ؟
از چند همکار دیگه سراغ گرفتم همه همین مشکل رو داشتن و همه میگن که نیروی کار به سختی گیر میآد ، پس دیگه نگید بیکاری هست ، چون واقعا نیست ! ، فکر کنید یک نفر پایتون کار آماتور که خودش هم به آماتور بودنش واقف بود به همین دلیل قیمت پایین میداد ، برای همکاری 3.5 طلب میکرد ! خود این مساله به تنهایی نشون میده که چقدر همه در موقعیت های شغلی خوبی قرار دارند و اصلا توی جامعه بی کار ندارم
باور ندارید از کار آفرین ها جویا بشید قضیه رو
چرا ما را خرید و فروش میکنند ؟
این کانال های تلگرام ، سایت های خبری ، 98 درصد سایت های فارسی زبان همه و همه کاربر رو به چشم یک منبع دآرمد یا راهی برای رسیدن به هدف خودشون می بینن ، باور نمی کنید! ، افرادی هستن که در حال خرید و فروش شما و من هستن ! ، اونم به چه قیمت اندکی ، شاید شما تا حالا بار ها و بارها به قیمت ناچیز 1 ریال خرید و فروش شده باشید ، اون کسی که میفروشه ، همونیه که تبلیغ میذاره تو کانال یا گروهش توی تلگرام یا سایتش ، و اون کسی که میخره همونی هست که تبلیغ رو سفارش میده یا کانال جدید زده داره دنیال عضو میگرده یا برای اکانت اینستاش داره دنبال فالوور میگرده ، به همین راحتی !
ندیدی خیلی راحت تو یه گروه عضوت میکنن یا با هزار ترفند و کلک میکشوننت به یه کانال ؟
همچین موجودات کم ارزشی هستیم از دید عده ای :/
جای بسی تامل داره و اسفناکه وضع موجود
و....
میدونم خیلی زیاد حرف زدم ، باید ببخشید دیگه خوب به هر حال تو 20 روز آدم کلی حرف میمونه تو دلش !
نمیدونم در مورد بات یک آشنا میدونید یا نه ، اگر نمی دونید این پست رو بخونید توضیح داده که چکار میکنه ، یکی از مشکلاتی که این بات داشت ، کندی توی عملکردش بیشتر در خصوص خزنده بود و این که گاهی کرش میکرد و مترکید ، چون میخواستم بشه روی هاست های اشتراکی اجراش کرد ، با PHP کدش رو نوشته بودم ، بعد کاشف به عمل آمد که هاست اشتراکی اصلا بدرد نمیخوره و درست هندل نمیشه بات ، برای همین باز عزم رو جزم کردیم که این با Python کدش رو بنویسم ، خوب این کار رو انجام دادم و کدش رو تغییر دادم به پایتون ، البته 1/3 هنوز روی Php که اگر 2/3 تبدیل شده به خوبی جواب بده ، قسمت باقی مانده رو هم میبرم رو پایتون :)
بنا به همین تغییرات احتمالا بات دو سه روزی دچار اختلال باشه ، در ضمن اونایی که استفاده میکنن ، اگر مشکلی توی عملگردش دیدن ، حتما اعلام کنن که بتونم مشکل رو حلش کنم
برای اونایی هم که هنوز از بات استفاده نمی کنند ، به راحتی با ارسال یه پیام به OneAshena_bot@ توی بات عضو بشن.
و همچنین ، اسم بلاگ رو توی ارسال های بات ، به صورت هشتگ در آوردم که اگر خواستید نوشته های یک بلاگ رو فقط بخونید ، راحت بتونید پیداشون کنید.
+ هر وقت نیاز به مشاهده منوی بات داشتید ، هر پیامی که بهش بدید ، منو رو براتون ارسال میکنه
++ نماد PHP فیل هست و نماد Python هم مار پایتون :)