اونطور خسته ام که چیزی نمونده بزنم زیر همه چی رو ول کنم و برم
هیچ وقت دیگه اینطور خسته نبودم
قدم زنان میرد تا در افق جان سپارد
از اول دبیرستان یه سوال تو ذهنم هی تکرار میشده و میشده وهیچ وقت هم واقعا نتونستم جوابش رو پیدا کنم ؛ امیدوارم که با مطرح کردنش اینجا دوستان بتونن کمک کنم که جوابی منطقی براش پیدا کنم ، مخصوصا که میدونم دوستان فرهیخته ای اینجا رو می خونن
البته ممکنه مقداری خنده دار باشه سوالم ؛ شما بذارش به پای یه بچه دبیرستانی ! ولی تا وقتی جوابی برای مساله ای پیدا نکنم ذهنم ول کنش نیست اینم یه جور مرضه دیگه
سوال از این قراره که چرا حیوانات خال خالی داریم ؛ مثل گاو و سگ و ... که ممکنه پوست یک دست نداشته باشند یعنی لکه های گنده از رنگ دیگه ای روی پوستشون داشته باشند ولی این موضوع برای یه سری موجودات دیگه صادق نباشه مثل انسان ؟
آشنا کجاست ؟
دوستان عزیز تر جانی دارم در بلاگستان که نگران یک آشنا می شوند ؛ واقعا لذت بخشه که دوستانی داشته باشید که نگرانتان باشند ! حسی مثل این که کسی بهتون اهمیت بده ؛ خیلی فوق العاده است.
اما واقعا کجام ؟ بذارید اینطور بگم 8 که بیدار میشم ؛ 9 سر کارم پشت میز ! سرم رو که از پشت کامپیوتر بلند میکنم شده 9 شب ! برسم خونه ؛ شام و ... میشه 12 ! نیم ساعتی رو بخوام بخونم خوابم که نه مردم تا 8 صبح روز از نو ..... دو سه هفته ای هم که جمعه ام سر کارم :|
زندگی ماشینی دیگه بهتر از این نمیشه
قضیه تراموا چیه ؟
کامنت یلدا است در پست قبل (همینجا شب یلدا رو به همه شما دوستان خوبم تبریک میگم خصوصا یلدا شیرازی :)
خوب اما تراموا ؛ مساله ای است که برای اولین بار تو سال 1967 مطرح شد به این شکل که میگه فرض کنید شما پیش یه سوزن تغییر خط ریل ایستاده اید و شاهدید که تراموا داره توی مسیری میره که 5 نفر روی رویل مشغول کاری هستند ؛ در صورت ادامه مسیر توسط تراموا 5 نفر کشته خواهند شد، اما شما قادرید با تغییر مسیر تراموا یک نفر را که روی ریل دیگری است قربانی کنید و جان 5 نفر را نجات دهید ! در چنین شرایطی چه خواهید کرد ؟
اغلب استناد میکنند که نجات جان 5 نفر ارزش بیشتری دارد تا جان یک نفر ! و مسیر را تغییر میدهند !
فرض کنید آن یک نفر آلبرت انشتین باشد قبل از ارائه تئوری نسبیت و آن 5 نفر برادان دالتون باشند ؛ آن موقع چی ؟
معتقدم اصلا جواب درست وجود ندارد این مساله !
بگذارید مساله رو جور دیگه ای مطرح کنم ، ببینم نظر شما چطور تغییر میکند ؛ 5 نفر و تراموا سر جاشون هستند و شما و یک نفر دیگه روی پلی هستید که تراموا از زیرش رد میشه ؛ شک ندارد که با پرت کردن نفری که کنار شماست راننده تراموا قبل از رسیدن به 5 نفر متوقف خواهد شد ! آن موقع چطور عمل می کنید ؛ آیا یک نفر را با دستان خودتان از پل به پایین پرت خواهید کرد ؟ !
اینجا اغلب جواب ها منفی است ، چرا چون مستقیما فاعل عمل قتل هستید ؛ کسی که کنار شماست در این مساله و کسی که بر روی ریل انحرافی است در مساله قبلی هیچ تقصیر و گناهی نداشته اند و در زمان اشتباه در جای نادرستی نبوده اند!
اما چه می شود که در یکی با کمترین درنگ میگویید چنین میکنم و در دیگری میگویید نمی کنم ، چه چیزی تفاوت دارد ؟
بگذارید ساده تر کنم مساله رو ؛ دکتری هستید که 5 مریض با حال وخیم دارید که نیاز به پیوند عضو دارند ، یکی کبد ، یکی قلب ، یکی کلیه ، یکی شش و ... در این شرایط یک بی خانمان را می آورند که پایش شکسته ؛ آیا حاضرید او را بکشید تا جان 5 بیمار دیگر را نجات دهید ؟ ؟ ؟ ؟ !
فکر نمیکنم در خصوص این یکی کسی شک و تردیدی داشته باشه، خیلی جالب میشه وقتی فکر کنید خوب چه چیزی تو مساله ها متفاوت بود اینطور متفاوت بودن ؟
+ شاید بخاطر همینه که فرمانده ها خیلی ساده دستور قتل و عامل یه عده آدم رو صادر می کنند و سرباز ها دچار اختلال های روانی می شن
فیلم خوب زیاد میشناسم که معرفی کنم ! ولی این فیلم فرق داره ! فیلم 105 دقیقه است و تقریبا 90 دقیقه اول فیلم ردفورد تنها بازیگر این فیلم هست که خدا رو شکر کسی هم نیست باهاش حرف بزنه :) شاید 90 دقیقه اول فیلم به اندازه تعداد انگشت های یک دست دیالوگ نداشته باشه ! واسه همینه که دوستش دارم و به نظرم متفاوته ! و ارزشش رو داره اینجا معرفیش کنه ! البته میدونم به سلیقه خیلی ها نمیخوره این فیلم ؛ ریتم آرام و پر از چالشی رو داره که دوستش دارم.
All Is Lost در IMDB
طراح سیستم های دیجیتال و Embedded ! فقط اسمش قشنگه اگر نه ؛ نه رسمش خوبه و نه پولش، اون ملعون رو توی عکس میبینید نارنجی رنگش کردم ، 25 دلار پولش هست ، یعنی نزدیک به حدود 400 هزار تومان با هزینه حمل و گمرک و ... تمام میشه ! امروز تو کمتر از ده دقیقه دو عدد از این ملعون به درک واصل شدن ؛ سر ایراد تغزیه لعنتی ! یعنی ده دقیقه 50 دلار پر !
الان خیلی برخوردم رمانتیک تر شده ؛ فقط دارم نگاهش میکنم و فکر میکنم و در اخر به ذهنم رسید یه پست بذارم از بدبختی هایی که میکشیم ؛ یادم میآد اون اوایل خیلی سال ها پیش که میکروکنترلر های AT80C51 اومده بود تازه پیش دانشگاهی بودم ؛ اون موقع دلار فکر میکنم حدود 800 تومن بود و این میکروی عزیز 5000 هزار تومن قیمت داشت ؛ یعنی به پول الان حدود 100 هزار تومان. اون موقع میخواستم جشنواره خوارزمی شرکت کنم و داشتیم به سیستم دیجیتال مثلا میساختیم !
حالا شما فرض کن اون سیستم دیجیتالت میکروکنترلر هم داشته باشه، خیلی فریبنده بود ؛ اون موقع 3 تا دونه از این میکروکنترلر ها خریدم ؛ تو یه شب بخاطر اشتباه طراحی 3 تاش رو سوزوندم :| ؛ آخریش که سوخت ؛ اینقدر عصبانی شده بودم که چکش رو برداشتم کل مداری رو که ساخته بودم با خاااااک یکسان کردم ! الانم دقیقا همون حس رو دارم تنها چیزی که باعث میشه این کار رو نکنم اینه که امیدوارم واقعا ماژول نسوخته باشه که البته میدونم زهی خیال باطل !
+ تا سه ماه پیش همین ماژول 90 تومن بود حدودا دوتاش سوخته میشد اینقدر به آدم فشار نمی آمد.
+ بسه هرچی سوزوندم ؛ بساط رو جمع میکنم بزنم بیرون ! یکم هوا عوض کنم و کتاب بخونم
از اونجایی که قیمت های همه چی خصوصا گوشی های همراه بالا رفته ؛ آمار سرقتش هم بالا رفته ؛ به شدت بالا رفته ؛ طوری بالا رفته که منی که اطرافیانم زیاد نیستند (جامعه کوچکی هستند) دو فقره سرقت گوشی ازشون صورت گرفته ! واقعا نگران کننده است. دومی همین چند ساعت پیش اتفاق افتاد وقتی تماس تلفنی از دوستم دریافت کردم که سراسیمه می پرسید گوشیم رو دزدیدند چه کنم ؟
این شد انگیزه این پست که بگم وقتی گوشی رو دزدیدن چکار کنیم !
خوب قبل از هر چیزی بهتره پیشگیری کنیم به این صورت که در حال پیاده روی با گوشی بازی نکنیم یا سعی کنیم مکالمه نداشته باشیم چرا که غالب گوشی ربایی ها (سرقت گوشی) در چنین حالی رخ میده ؛ شما وقتی حواست پرت مکالمه یا چک کردن اینستا یا استوری گذاشتن هست ، جناب سارقت از موقعیت استفاده کرده و گوشی رو از شما می قاپن ! (دقیقا از دوست منم به همین روش گوشی رو زدند.)
حالا اومدیم با وجود پیشگیری ؛ گوشی رو دزدیدند اون موقع چی ؟ ؛ بذارید الان تکلیف رو روشن کنم این آموزش بدرد گوشی های اندروید میخوره ؛ آیفون دار های محترم حتما اینقدر پول دارند که یکی دیگه بخرن.
اولین قدم اینه که قابلیت Find My Device رو روی گوشتون فعال کنید (متاسفانه برای دوستم فعال نبود و نشد براش کاری کنی و نهایتا رفت پیش پلیس !). برای فعال کردن این قابلیت طبق داکیومنت های خود گوگل اول به قسمت Settings میروید بعد به قسمت Google بروید و گزینه Security رو انتخاب کنید و وارد قسمت Find My Device بشید و اونو On کنید.
توی گوشی خودم دقیقا همین جایی هست که گفتم ؛ این کار باعث میشه گوشی شما قادر باشه مختصات خودش رو به سرور گوگل ارسال کنه در هنگام گم شدن یا سرقت بتونید جای اونو پیدا کنید.
این کار خیلی مهمه اگر انجامش ندید موقع سرقت دیگه دستت هیچ کجا بند نیست. البته فراموش نکنید که حتما Gmail خودتون رو توی گوگل اکانت وارد کنید و اونو وریفای کنید.
اگر این کارها رو انجام داده باشید ؛ بعد از سرقت گوشی میتونید سریعا به آدرس گوشی منو پیدا کن مراجعه کنید و با وارد کردن مشخصات اکانت خودتون وارد کنترل پنل اضطراری گوگل بشید که مثل عکس زیر هست
که به سادگی میتونید موقعیت گوشی رو روی نقشه مشاهده کنید ؛ یا حتی گوشی رو قفلش کنید و حتی در مواقع خیلی اورژانسی کل اطلاعات موجود روی گوشی رو فرمت کنید که مورد سوء استفاده قرار نگیره !
حتما این روال رو یک بار چک کنید که مطمئن باشید به خوبی کار میکنه و چیزی رو از قلم ننداختید.
+ البته امیدوارم این آموزش در حد یه آموزش براتون بمونه و برای سرقت مجبور نشید ازش استفاده کنید.
+ توصیه جناب غمی : سریع سیمکارت رو با مرکز پشتیبانی اوپراتورتون و دادن کدملی مالک خط بسوزونید و کد IMEI که روی جعبه گوشی هست و با ۳۵ شروع میشه رو توی سایت hamyab24.ir ثبت میکنید. به محض اینکه سیمکارت دیگهای بره توی اون گوشی یه کد رهگیری برای شماره موبایلی که توی سایت اعلام میکنید ارسال میشه که شامل مشخصات مالک اون سیمکارت.
+ قابل توجه آیفون دار ها به نقل از faella : روند آیفون هم همینطوریه، فقط باید برن تو setting/find my iphone فعالش کنن. بعد دیگه تو اکانت گوگل میاد اطلاعات. فقط خود iCloud باید روشن باشه
بله این مکان توسط چندی آشنا شناسایی شده
به همین دلیل به سیاه چاله افکنده خواهد شد.
+ واقعا کی فکرشو میکرد ؟! به همین زودی :|