میرود جایز نیست ! رفته ! بله شرافت رفته و دیگر نیست !
تا دیروز هرچی میخواستی بخری 3 برابر قیمت معمول میفروختند با این استدلال مزخرفت که "باید بخرم به جاش بذارم" ؛ الان هرچی میخوای بخری ؛ با همون سه برابر قیمت می فروشند و الان استدلال می کنند "با دلار گران خریدم" !
یکی هم نیست بگه خوب لعنتی اون موقع که با دلار ارزون خریده بودی و سه برابر قیمت میفروختی ؛ چطور اون موقع نمیگفتی با دلار ارزون خریدم ارزون میدم ؟! وقتی که مرجوعی انبارت رو تو گرونی داشتی میفروختی کم سود کردی که الان نگرانی ؟ وقتی که سود خودت رو هم به دلار حساب میکردی کم سود کردی ؟
+ وقتی یه میکروکنترلر 1800 تومنی رو 10000 تومن باید بخری آیا اعصاب میمونه به آدم ؟
+ حداقل 3 نفر رو میشناسم که از کار تخصصی خودشون رفتن بیرون و در حال دلالی هستند ! مملکت دلال پرور همینه ! نگاه کنید لذت ببرید
من چندین روزه میخوام این سوال شما رو جواب بدم هی نمیشه!! یعنی یه بار کلا جواب دادم، بعد نت تو لحظه ارسال پاسخ پرید! :(
و اما جواب:
من چه الان، چه وقتی شیراز بودم وقتی کار داشتم حس رخوت نداشتم! حتی زمان تحصیلم حاضر بودم از هر گشت و گذر و جشنی بگذرم به خاطر درسم! مادر و پدرمم تقریبا آدمای پر کاری هستن.
و اینکه همیشه میگن شیرازیا فلان... مثلا اینجا من ساعت شیش تا شیش و ربع صبح بیدار میشم. ولی خانمای همکاراش که از شهرای مختلف هستن تا ساعت دوازده خوابن! حتی شمالیا که به زرنگی معروفن!
در کل احتمالا این صفت بر اساس اکثریت به شیرازیا داده شده دیگه. مثل خیلی از صفتای مردم شهرای دیگه.
اما یه چیزی که حتی غیر شیرازیا رو هم خیلی دیدم که تحت تاثیر قرار داده، بهار شیرازه!! نمیدونم چرا، ولی شدیدا رخوت انگیزه!! :))