و نه در آفرینش از یک گوهرند ! 

بله حضرت سعدی اگر امروز زنده بود و انسان امروز را می شناخت، شاید این شعر را اینگونه بیان می کرد یا اصلا بیان نمی کرد ، جون آزادی بیان فراوان هست و نیازی به بیان نبود.

ببین زیگموند ، همه چی به غریزه جنسی بر نمیگرده ، مثلا بدیهی ترین مساله روی زمین ، تداوم حیات رو مثال می کنم ، برای تو  احتمالا باید خیلی بدیهی باشه که تداوم حیات در گرو همین غریزه جنسی و تولید مثل باشه ، شمایی که محبت دختر به پدر و پسر به مادر رو در همین مساله می دونی و کلی هم مقاله در خصوصش داری و حتی خدا رو هم زاده همین مساله می دونی (توتم و تابو - زیگموند فروید)، قطعا در این مورد که تداوم حیات بسته به غریزه جنسی هست ، حقیقتش از شما چه پنهان دیروز با نیچه همنشین بودم و الان فکر می‌کنم خیر ، قبل از هرچیزی و هر رکنی ، ادامه حیات مستلزم وجود فیلسوف و فلسفه و فکر است.

خیلی ساده است ، انسان های امروز از بی فلسفگی رنج می برند و هیچ نمی دانند که این کسالت و مرارت را از کجا دارد، هر جنبش فکری منحرف و بی مایه ای، دسته ای از انسان ها رو به خود جذب می‌کنه و باعث جدل و بحث و جنجال می‌شود، اگر فلسفه نباشه و انسان ها فکر نکند ، کتاب نخوانند و نداند ، چه در قرن 21 باشند و چه در قرن 18 ، همان هیچند که هستند! بر هم می تازند و می کشند و نسل بشریت را به خطر می‌اندازند.

انسان‌ 60 سال پیش ، نه قرن ها قبل ، فقط 60 سال پیش ، باغ وحش انسانی درست می کند و انسان معاصر به انسان 60 سال قبل می خندد و تبعیض جنسیتی و ملیتی و ... ایجاد می کند. انسان در 60 سال هیچ پیشرفتی نداشته و تنها لباس های شیک تری می پوشد، حرف های قشنگ می زند و مثل 60 سال پیش یا حتی قبل تر از آن رفتار می کند.


+ عکس دختر افریقایی در باغ وحش انسانی - بلژیک 1958