ای کاش پرستویی بودم و کوچ می کردم به نگاه پر امید دخترکی گریان که باور کرده خدا فقط برای امشب به حرف های گوش می کند ، یا قطره رنگی بودم که به آرزو های کوچک و پر از مهربانی اش کمی رنگ می دادم ، یا گل قاصدکی بودم به دستان کوچکش تا آرزوهایش را بر دوش کشم و به تو برسانم. باشد که لبخندی نشانم بر لبانش.

دخترک باور داشته باش که خدا ، همان خدای هر روزه است ، همان مهربان همیشگی ، و تنها فرق امشب باور ماست ، که خدا را نیز جیره بندی کرده ایم !!