این روزا ایده های زیادی برای نوشتن دارم ، مسائل اجتماعی ، مسائل کاری ، خبرای غافل گیر کننده و....
تحولات مربوط به ماه رمضان ، نیت ها و فلسفه ها و اشتباهات، از خبرای اعصاب خورد کن مثل پرداخت حق آرایش یا نظریه برخی در خصوص خشک سالی و.....
هیچکدام مهم نیست وقتی مطمئن نیستی هستی یا نه !!!
آیا این وجود من ، تنها یک خیال است ، یا واقعیت دارد ؟! ، آیا خواب می بینم که هستم یا واقعا هستم ؟
واقعا احساس مغز درد میکنم ، این شک دکارتی مرا خواهد کشت !!!!
...
- چرا ؟
+ میخوام ببینم کجا میره و با کی میره !
- میشه یه سوال بپرسم ؟
+ بله !
- چرا رابطه ات رو باکسی به بهش اطمینان نداری ادامه میدی ؟!
+ .....
- امروز اینطور نگرانیت رفع شد ، فردا دوباره دلیلی برای عدم اطمینان باز خواهی یافت .
هر چند که این چند جمله ، جملات فلسفی نیست و فقط قسمتی از مکالمه من و دوستم هست ، اما در بر دارنده مشکل خیلی از آدم ها هست.
آدم هایی که نمی توانند به شخصی که دوستش دارند اطمینان کنند یا برعکس نمی توانند از شخصی که اطمینانی نسبت بهش ندارد دل بکنند و اینگونه فقط خود را آزار می دهند.