خیلی اتفاقی تو ماشین این ترک رو شنیدم ، دیدم چقدر خوب حال و روز این روزای ما رو داره میگه ! بعد که پیاده شدم ، خیلی گشتم و تنها تیکه "تو بذار وقتی غروب شد برو" توی مغزم بود هرچی سرچ کردم پیدا نمی شد که ! تا بلاخره خیلی اتفاقی پیداش کردم ! کاری از گروه بمرانی به نام "خارجی" ! 

به نظرم ارزش یک با شنیدن و فکر کردن رو داره ، امیدوارم خوشتون بیاد

 

 

 


دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 58 ثانیه 

 

یه خونه‌ای هست که صاحب خونه اش آمریکاست
یه کارخونه‌ای که صاحبش کاناداست
یه کوچه‌ای هست که نصف‌شون لندنن
یه خیابون دراز که تهش معلوم نیست کجاست
یک شهری هست که همه‌شون مسافرند
چمدوناشون رو بستن و همیشه حاضرند
کلاس‌های چینی و روسیشون ترک نمیشه
دیگه فکراشون رو کردند میخوان حتماً برن
تو بذار وقتی غروب شد برو
اگه جنگ تموم شد برو
بذار آژیر رو که کشیدند
کبوترها که پریدند
وقتی همه ترسیدند...
تو بذار آب‌ها که از آسیب افتاد برو
اصلاً بذار بعد از انتخابات برو
اوضاع که خوبِ خوب شد
همه جا بزن و بکوب شد...
هر وقت زیر پات خالی شد برو
زندگیت که پوچ و توخالی شد برو
وقتی نور خونه ضعیف شد
کاسه صبرت که لبریز شد برو
بذار اگه وامت جور شد برو
اگه اجاقت کور شد برو
همه چیزت رو بفروش و ول کن برو
خونه رو خونه رو خونه رو خونه رو
دلم برات تنگ میشه، دلم برات تنگ میشه...