بعد از گوانگژو به سمت شنژن ، حرکت کردیم ، که در نمایشگاه شرکت های دانش بنیان شرکت کنیم ، در گوانگژو ، فرصت زیادی برای پیدا کردن غذاهای چینی نداشتیم ، و مشتری ثابت مک دونالد بودیم ، هرچند هنوز هم هستیم خخخ ، ولی در یک گشت شبانه ، غذا فروشی های چینی رو در نوردیدیم ^_^ ، هنوز جرات نکردم از هیچ کدوم امتحان کنم ، ولی خیلی راغبم یکی رو تست کنم .
+ نظرات بدون تایید نمایش داده می شوند.
+ خیلی بوی نامطبوعی دارن این غذا ها :/
اپیزود دوم - شنژن غذای چینی
الان این پست داره از آینده می آد ، یعنی چهار ساعت بعد خخخ ، احساس مسافر زمان رو دارم ، الان اینجا ساعت 5.30 بعد از ظهر هست ! احتمالا اونجا باید ساعت 1 بعد از ظهر باشه ؛ حالا از این بحث که بگذریم ، باید بگم فکر نمی کردم که اینترنتی داغون تر از نت ایران هم وجود داشته باشه ، ولی باید بگم ، امیدوار باشید ، وجود داره همچین اینترنتی ، اینجا هم گوگل فیلتره ، هم مترجم گوگل ، هم نقشه خلاصه تمام سروریس های مربوط به شرکت گوگل اینجا مسدود هست ، از طرفی هم تلگرام ، فقط میشه متن و فایل های کوچک رد و بدل کرد اونم با کلی دشواری ، خلاصه ، هنوز ایران وضع نتش خوبه خخخخ
پس وقتی میخواید بیاید چین فیل تر ش کن خوب داشته باشید ، این هایی که تو ایران کار میکنن اینجا کار نمیکنن ، منم مجبور شدم ssh بزم رو سرور ایران ، حالا فکر کنید اینجا چه خبره که VPN میزنم به ایران.
چین هم مثل ایرانه خخخ ، اینجا کسی انگلیسی نمی دونه ، فقط چینی ، مثل ایران که بیشتر مغازه دارها و افراد فقط فارسی می دونند ، اگه بخواید گم نشید ، یا مکالمه داشته باشید حتما نیاز به مترجم پیدا می کنید ، هر روز مترجم 200 هزار تومن به پول ایران میشه.
غذا هم که اصلا یه وضعی :/ ،فاضلاب های ایران بوی بهتری از غذاهای اینا داره .
نون و خرما با خودتون ببرید که از گرسنگی نمیرید.
اپیزود اول گوانگژو
خوب بلاخره این برنامه میز کار هم تمام شد ، ولی باید اعتراف کنم بیش از آنچه تصور می کردم زمان بر بود .
از تمام دوستان عزیزی که در این برنامه شرکت کردند کمال تشکر رو دارم.
میدونم که بیصبرانه منتظر نتایج هستید ، پس پر حرفی نمیکنم
حضرت آووکادو برنده اول این برنامه ^_^
جادوگر عزیزمون witch Aura برنده دوم این برنامه ^_^
دختر عزیزم بهار پاتریکیان برنده سوم این برنامه ^_^
آقای هشت حرفی عزیز برنده سوم این برنامه ^_^
برنده افتخاری ، آبجی کوچیکه گندمی ^_^
+ تصمیم گرفتیم به سه نفر اول کتاب هدیه کنیم.
+ دوستان برنده لطفا نحوه دریافت هدیه خود را از میان سه انتخاب این پست برگزینید ^_^
+ نظرات بدون تایید نمایش داده می شوند.
اینستا ندارم ، زیاد هم اینستا نمی رم !
امروز اتفاقی طی یک مقاله به صفحه از اینستا روانه شدم ، چند لحظه بعد صفحه بعد و بعد و بعد .... تا این که به یه صفحه ای رسیدم که مربوط بود به یکی از بازیگر های از ایران رفته بود ؛ کامنتا واقعا +18 بود و شرم آور !
به فکر فرو رفتم چرا چنین چیزی ممکن میشه ؟، چرا یکی باید به خودش این اجازه رو بده در مورد پوشش و عقاید دیگری اینگونه بی شرم و حیا نظر بده ، حرفی که شاید لایق خودش باشه رو به دیگری نسبت بده ، اگر نوع فکر کسی برای ما قابل درک نیست ، حداقل کاری که میشه انجام داد احترام گذاشتن هست ، احترام متقابل ، افرادی که توهین میکنن ، قطعا دارای مغز کوچکی هستن که درک کردن موضوع های خارج از باورشون براشون غیر ممکنه و چون توان دیدن نظر های مخالف خودشون رو ندارن با هر ابزاری ، سعی در سرکوب فکر یا طرف مقابل را دارند.
در یکی از قبایل آفریقایی ، انسان های بور را شکار میکنند و بر این باورند که اعضای بدن افراد مو بور خوشبختی می آورد. الان حتما با خودتون فکر می کنید که چقدر وحشی و عقب افتاده هستن این افراد که دست به چنین حرکت ضد انسانیی میزنند ! حالا فکر میکنید که خود افراد این قبایل چنین دیدی نسبت به رفتار خودشون دارند ؟
توحش درجه بندی داره ، هر مکتب فکریی ، در درجه ای از این مفهوم قرار داره ، قبایل تانزانیایی ممکنه خیلی پایین باشن ، افرادی که در مقابل اعتقادات دیگران آنها را سرکوب میکنند در درجه ای دیگر و همینطور این سلسله ادامه داره ، چه خوبه سعی کنیم که هرچه بیشتر خودمون را از این بربریت دور کنیم.
قائدتا هیچ عقل سالمی نمیگه که اگر سگ گازت گرفت شما هم گازش بگیر ، بلکه میگه کنترلش کن. انسان هایی که سعی میکنند از فکر خودشون استفاده کنن به راه هایی میرن که ممکنه اشتباهه باشه ، چرا که لازمه تکامل فکری اشتباه کردن هست ، اما افرادی که مغز های کوچکی دارند و فقط از آن دیگران تقلید می کنند ؛ فقط اشتباهات دیگران را تکرار می کنند.
+ دارم فکر می کنم داروین در خصوص نظریه تکامل اشتباه می کرده ، این انسانه که کم کم داره به میمون تبدیل می شه.
+ سعی کنید از مغز در تصمیماتی که میگیریم بیشتر استفاده کنیم ، قطعا نتیجه بهتری خواهد داشت.
برای انتخاب میز برتر خود طی 48 ساعت آینده می تواند به آدرس زیر مراجعه کنید.
جزئیات :
بعد از باز شدن بلاگ رای گیری ، برای رای دادن به میز مورد نظرتون می توانید بر روی آیکون قلب کلیک کنید ، با قرمز و تو پر شدن قلب مورد نظر ، یعنی رای شما ثبت شده است.
مطابق عکس زیر.
برای پس گرفتن رای ، یا اصلاح با کلیک مجدد بر روی قلب مورد نظر ، رای را اصلاح نمایید. مطابق عکس زیر
+ برای رای دهی باید وارد اکانت بلاگ بیان شده باشید.
+ میز یک آشنا قابل رای دهی نیست.
این به پایان آمدن از اون به پایان آمدن نیست و خونسردی خوتون رو حفظ کنید و دنباله این پست رو مطالعه فرمایید :)
چالش میز که احتمالا همه باهاش آشنایی دارید ، قرار بود امروز تمام بشه که تمام هم میشه ، و قصد تمدید اونو ندارم واقعا ! (چند روزه احساس میکنم ممکنه با این همه بازدید بیان بلاگم رو ببنده)، که واقعا اصلا خودم فکر نمی کردم این برنامه اینقدر گل کنه و پر طرفدار بشه ، از تک تک دوستانی که لطف کردند شرکت کردند تشکر میکنم. در ضمن باید تشکر ویژه کنم از گندم بانوی عزیز برای راه اندازی بلاگ رای گیری (بیشتر توضیح میدم) و بیست و دوم فوریه برای هم فکری در خصوص ایجاد روال ها و پرتقال دیوانه برای ویراستاری و دقت خوبش.
انتخاب برترین:
قرار بود بعد از تمام شدن زمان شرکت در برنامه یک سیستم نظر سنجی و انتخاب میز برتر از دیدگاه خوانندگان داشته باشیم ، که با همفکری های صورت گرفته ، و این که هر خواننده چند حق رای داشته باشه آخه بعضی از میزا اینقدر گوگولین که اصلا آدم نمیتونه بهش رای نده ، قرار بر این شد که یک بلاگ به صورت موازی ساخته بشه (که زحمت ساختش با گندم بانو بود)، هر میز یک پست مجزا داشته باشه ، و هر کسی از هر میزی خوشش بیاد بتونه اونو لایک کنه ، و تعداد لایک که تا پایان مدت رای گیری به صورت مخفی نگه داشته میشه مشخص کننده میز برتر ما خواهد بود. البته این سیستم بی نقص نیست ، ولی با امکانات موجود منطقی ترین راه حل به نظر میرسه ، اگر نظری در این خصوص دارید خوشحال میشم کمک کنید.
در ضمن میز این جانب فارغ از داغون بودن ، قابل رای نیست (دیگه همینمون مونده انگ تقلب بهمون بچسبونن).
زمان رای گیری:
رای گیری ، فردا حدود ساعت 12:00 شروع شده و تا 48 ساعت ادامه خواهد داشت.
آدرس بلاگ رای گیری و جزئیات آن فردا اعلام می شود.
ضوابط :
شرکت کننده ها مجاز هستند با ذکر نام و آدرس برنامه ، برای خود تبلیغ نموده و کسب امتیاز نمایند.
هر شخص مجاز هست به هر تعداد از میز که تمایل داشت ، رای دهد.
تقدیم یادبود:
قرار است بعد از انتخاب میز برتر ، به شرکت کننده برتر ، یک جلد کتاب تقدیم گردد ، با توجه به سعی یک آشنا در مخفی نگه داشتن هویت خود ، راه های زیر برای تسلیم یک جلد کتاب وجود دارد.
1 - خرید کتاب به صورت آنلاین (نیاز به آدرس دریافت کننده هست)
2 - خرید کتاب از نرم افزار طاقچه (کمک به محیط زیست ، کتاب غیر کاغذی)
3 - خرید کتاب صوتی از نوار
شرکت کننده میتواند با انتخاب یکی از راه ها پیشنهادی ، هدیه خود را دریافت نماید ، البته قابل ذکر است که از راه های دیگر به شرطی استقبال می شود که باعث فاش شدن هویت یک آشنا نشود.
با تشکر مجدد از همه دوستان که در این برنامه یک آشنا را یاری نمودند.
+ بعد نوشت : تمام شدن زمان برنامه به معنی این نیست که نمیتونید عکس میز خودتون رو به اشتراک بذارید ، بلکه به این معنی است که در رای گیری شرکت داده نمی شوید.
این اتفاق دیروز برای من افتاد و در راستای پست دوستان که میگفتن و میگن کار نیست منتشرش میکنم، البته اتفاقات جالبی هم بین مکالمات افتاد که شاید آموزنده باشه.
دیروز مدیر طراحی یکی از شرکت های بزرگ تولیدی لوازم خانگی زنگ زده بود:
- الو ، یک آشنا
+ بله یک آشنا هستم ، شما ؟
- شماره شما رو از خانم .... گرفتم، خیلی از شما تعریف میکردند
+ بله ، بله - خانم .... خیلی به من لطف دارند ، بفرمایید
- ما برای تکمیل کادر طراحی خط تولید نیاز به یک طراح الکترونیک با تجربه داریم ، وقتی که از خانم .... پیگیری کردیم ، شما رو معرفی کردند
{من دنبال کار کردن برای دیگران نیستم ولی دوست داشتم وانمود کنم ببینم شرایط کاری حال حاظر چطور هست}
+ بله ، خواهش میکنم ، شما از کدام گروه تولیدی هستید ؟
- شرکت .... (یه شرکت بزرگ داخلی رو فرض کنید مثل پاناسونیک یا اسنوا یا .... )
+ بسیار عالی ، بفرمایید من در خدمت هستم
- خوب شما مدرک AVR یا ARM دارید ، یا مدرک فنی حرفه ای ؟
+ خیر من این مدارک رو ندارم ،متاسفانه {هر چه را آموخته ام خودآموزی بوده و کلاسی شرکت نکرده ام و هیج مدرکی ندارم}
- خوب قبلا سابقه کار با AVR دارید ؟
+ بله قبلا قبل از آمدن ARM با آن کار می کرده ام
- پس که اینطور ، در کار کردن با AVR حرفه ای هستید ؟
{همیشه این سوال که حرفه ای هستید در نظرم مسخره جلوه میکنید ، چه کسی میتواند حرفه ای باشد ؟،همیشه یکی هست که بهتر از ما بلد باشه ، پس هیچوقت هیچکس نباید ادعای حرفه ای بودن داشته باید. حرفه ای در مقابل چه و یا که ، پس اینطور جواب میدهم}
+ اوم - تا حدود زیادی با آن کار کرده ام ، منظور شما از حرفه ای چیست ، شما چه نیازی دارید ؟
- خوب منظور ما این است که با پرفال های مختلف آن آشنایی داشته باشید و بتواند برنامه هایی مثل کنترل ماشین لباس شویی و یخچال و.... رو انجام بدهید.
+ بله تا این اندازه کار کرده ام و فکر نمیکنم مشکلی وجود داشته باشد ، ببخشید ساعت کاری مجموعه شما به چه صورت هست ؟
- 7 کارت ورود میزنید و 4 خروج ، شما با پروتل کار کرده اید و میتواند با آن PCB طراحی کنید ؟
+ بله قبلا کار کرده ام ، میزان حقوقی که برای موقعیت شغلی مد نظرتان هست چقدر است ؟
- خیلی خوب ، میزان دریافتی به مدرک تحصیلی شما و تسلط شما به کار بستگی دارد ولی برای لیسانس ما مبلغ 1.5 میلیون در نظر داریم.
{تا اینجا ابتکار عمل با اون بود و سوال می پرسید ، از این پس باید رویه برعکس میشد و ابتکار عمل رو به دست بگیرم}
+ 1.5 که مبلغ خیلی کمی است ، مخصوصا برای کار طراحی ، اگر مدرک ارشد با بالاترین تسلط بر روی کار پیدا کنید ، باز همون قدر حقوق میدهید ؟
- خوب نه ، 2 میلیون هم میپردازیم ، میشه شما سابقه کارهای قبلیتون رو بگید
{این سوالی بود که اول باید می پرسید خخخخ}
- خوب من کارشناسی ارشد فلان دانشگاه هستم ، با n سال سابقه طراحی با پردازنده های ARM ، طراحی سیستم با استاندارد صنعتی بین المللی، دارای سابقه طراحی برای شرکت های نفتی بین المللی و سیستم های پروازی ، طراحی Safe RTOS و طراحی سیستم های پزشکی و نظامی و دارای تاییده سازمان پژوهش های فضایی و.......
در حال حاضر من n برابر حقوق شما دریافتی دارم تقریبا ، و چرا باید برای شما کار کنم ؟
{حالا اونه که باید نظر من رو جلب کنه ها ها ها}
+ خوب توی شرکت ما ، فردی با قابلیت های شما بعد از یک سال ، و پیدا کردن سابقه حقوقی معادل 5 میلیون خواهد داشت ، با کار کردن در مجموعه ما شما داری رزومه خوبی خواهید شد ، هر جا که برید و بگید مثلا فلان لباس شویی رو من طراحی کردم حتما خواهند شناخت و ما کارشناس های طراحی رو هر ساله به دوره های خارجی اعزام می کنیم و......
- خوب من به اندازه کافی رزومه کاری دارم و نیازی به رزومه جدید ندارم ، و از کاری که هم اکنون انجام میدم راضی هستم ، اگر شخصی برای کار سراغ گرفت شماره شما رو خواهم داد به ایشاان ، البته اگر تمایل داشته باشید!
+ نه ما دنبال هر کسی نیستیم ، برای شما امکان پیوستن به مجموعه نیست ، حتی پاره وقت ؟
- نه متاسفانه ، من در حالت معمول با کمبود وقت مواجه هستم :(
* وقتی از برای استخدام یک نفر باهاش تماس میگیرد از پرسیدن سوالات مسخره ای مثل حرفه ای هستید یا سابقه کار دارید شدیدا پرهیز کنید ، چون ممکنه با اینچنین جوابی مواجه بشید.
* اگر دنبال کار هستید در هر شرایطی خونسردی خودتون رو حفظ کنید و برای خودتون شخصیت قائل باشید و نگذارید نیاز به کار باعث بشه اجازه بدید دیگران شخصیتتون رو زیر سوال ببرن.
به درجه ای از روانیت رسیدم که یک گیگ نرم افزاری رو دانلود میکنم و بعد نصب وقتی میفهمم کلوز سورس هستش ، پاکش میکنم :/
یه جورایی احساس امنیت نمیکنم وقتی از نرم افزاری استفاده میکنم که نمی دونم توش چه اتفاقی داره می افته ، نه این که بدونم واقعا تمام نرم افزار هایی که استفاده میکنم توشون چی میگذره ، ولی حداقل این امید وجود داره که اگر روزی خواستم بفهمم ، سورسش در دسترس باشه.
جدیدا هر نرم افزاری رو میخوام استفاده کنم از سورس نصبش کنیم (یعنی سورس رو میگیرم کامپایل میکنم و خروجی رو استفاده میکنم ) نه این که آمادش وجود نداشته باشه ، هست ولی از کجا معلوم اونی که کامپایل کرده از اصل سورس استفاده کرده باشه.
احساس میکنم دارم در این زمینه دچار یه وسواس ذهنی میشم :/ ، به سرم زده دنیای لینوکس رو رها کنم برم سمت جهان BSD.
BSD ها دارای امنیت و پایداری خیلی زیادی هستن برای مثال در وبگاه رسمی OpenBSD، شعاری در مورد رکورد امنیتی OpenBSD به نمایش گذاشته شدهاست. «پنج سال بدون حتی یک حفرهٔ امنیتی راه دور در نصب پیشفرض!» در سال 2002 یک حفرهٔ امنیتی در اوپناساساچ پیدا شد. که کلا دو حفره امنیتی شناسایی شده براش هست.
+ در مورد مزایای اپن سورس در این لینک بیشتر بخوانید.
++ جای نگار سرور روان خیلی خالیه ، کسی ازش خبر داره ؟ (امیدوارم که حالش خوب باشه)